مدیریت شبکه ای

مدیریت

شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۳۴ ق.ظ

اصول مدیریت دولتی

مقدمه

ظهورسازمانهای اجتماعی وگسترش روزافزون انها یکی از خصیصه های بارز تمدن بشری است .
وبه این ترتیب وبا توجه به عوامل گوناگون مکانی و زمانی و ویژگیها و نیازهای خاص هر جامعه هر روز بر تکامل و توسعه این سازمانها افزوده می شود .بدیهی است هر سازمان اجتماعی برای نیل به اهدافی طراحی شده و با توجه به ساختارش نیازمند نوعی مدیریت است . یکی از پیامدهای مهم در هم ریخته شدن نظام ارزشی غرب حاکم شدن مکتب اصالت نفع بر روند فعالیتهای اقتصادی و تولید است .معتقدین به این مکتب یک عمل را تا انجا درست قلمداد میکند. که برای فرد یا افرادی بیشترین خوشی و اسایش را به بوجود اورد به بیان دیگر ملاک درستی یک عمل نتایج ان است نه شیوه انجام ان عمل.

تعریف مدیریت

مدیریت فرایند به کارگیری مؤثرو کارآمد منابع مادی وانسانی در برنامه ریزی سازماندهی بسیج منابع وامکانات هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می گیرد.
واقعا باید گفت ؛که در ابتدا انسانها درباره مدیریت چقدر میدانند؟دانش مدیریت تا چه حد علمی است و آیا مدیریت علم است یا هنر؟ بخشی از مدیریت را میتوان از طریق مدریت آموزش فرا گرفت و بخشی دیگررا ضمن کار باید آموخت در واقع بخشی را که با آموزش فرا گرفته می شود علم مدیریت است . و بخشی را که موجب به کار بستن اندوختها در شرایط گوناگون می شود هنر مدیریت می نامند. «به عبارتی دیگر سخن علم دانستن است و هنر توانستن .»

نظریه نقشهای مدیریتی

جدیدترین نظریه مدیریت نظریه نقشهای مدیری است اساس این نظریه این است که آنچه را مدیر انجام میدهد باید ملاحظه نمود و بر پایه چنین ملاحظاتی فعالیتها یا نقشهای مدیری را معین کرد . آدیزس (adizes ) با مطالعه مدیریت برای اداره موثرهر سازمان چهارنقش « مدیر تولید ـ اجرای ـ ابداعی و ترکیبی » را لازم میداند هر یک از این نقشهای مدیری با یکی از خرده سیستم و یک سیستم اجتماعی ارتباط دارد . زیرا هر نوع سازمانی خواه بازرگانی،صنعتی یا اداری یک سیستم اجتماعی است و بیشتر خرده سیستم های اجتماعی مرکب از خرده سیستم های به هم پیوسته زیادی هستند . که شامل خرده سیستم های انسانی ، اجتماعی ، اداری ، ساختاری ، اطلاعاتی ، تصمیم گیری و تکنولوژی اقتصادی است . ادریزس این چنین استدلال می کند که به طور کامل هر چهار نقش را ایفا کنند و هیچ گونه سبک مدیری غلط نداشته باشند اندکند زیرا چنین مدیری باید تکنسینی عالی ، رئیس ،مبتکر و نیز ترکیب کننده باشد. هر مدیری با توجه به نوع کار سطح سازمان و شرایط محیطی به درجاتی از مهارتها ی مدیری نیاز دارد . مدیریت به شکل یک هرم است که در پایین ان عالی ،در وسط میانی ، در بالا عملیاتی ؛مدیران عملیاتی ،این مدیران سرشان بسیارشلوغ است و مراجعه مکرر افراد موجب انقطاع کارشان می شود . و اغلب مجبورند برای نظارت در رفت وامد باشند و برای پرسنل خود ماموریتهای کاری خاص تعیین کنند وبا برنامه عملیاتی تفصیلی کوتاه مدت طرح ریزی کنند.
مدیران میانی؛ انها به طور مستقیم به مدیریت رده بالا گزارش میدهند کارشان مدیریت بر سرپرستا ن است و نقش حلقه واسطی را میان مدیریت عالی و مدیران عملیاتی به عهده دارند بیشتر وقتها به تحلیل دادهها ،اماده کردن اطلاعات برای تصمیم گیری تبدیل تصمیمهای مدیریت عالی به پروژههای معیین برای سرپرستان و جهت دادن به نتایج کار مدیران عملیاتی است . مدیریت عالی ؛ مدیری که در نقشهای عملیاتی و میانی موفق بوده و عملکرد کلی واحدهای عمده را ارزیابی می کنند و درباره موضوعات و مسائل کلی با مدیران سطح پایین به تبادل نظر می نشینند و بیشتر وقتشان را با همکاران یا افراد خارج از سازمان واندک زمانی را با افراد زیردست می گذرانند .
هرمدیری باید خلاقیت داشته باشد خلاقیت یعنی به کارگیری توانایهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید تداوم حیات سازمانها به باسازی انها بستگی دارد؛ باسازی سازمانها از طریق هماهنگ کردن اهداف یاـ وضعیت روز و اصلاح و بهبود روشهای حصول این اهداف انجام می شود .
ماکسیم گورکی می گوید :اگر کار تفریح باشد زندگی لذتبخش است و اگر وظیفه باشد زندگی بردگی است .

خلاقیت مدیران

هر مدیری باید خلاقیت داشته باشد خلاقیت یعنی به کارگیری توانای های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید . تداوم حیات سازمان ها به باسازی آنها بستگی دارد باسازی سازمان ها از طریق هماهنگ کردن اهداف با وضعیت روز و اصلاح و بهبود روش های حصول این اهداف انجام می شود .
چه کسی خلاقیت و نوآوری می کند ؟
هر انسان مدیر یا غیرمدیری از استعداد خلاقیت برخوردار است بنابرین نباید خلاقیت فقط در انحصار مدیران خاصی باشد زیراآنچه که محکمتر از وجود استعداد خلاقیت است جلوگیری از عوامل بازدارنده ظهور آن است که در صورت آزاد سازی ذهن از پیش فرض ها و الگو های زنجیرهای ذهنی در مدت کوتاهی توان خلاقیت و به کارگیری فکر های نو در عمل را می توان دو برابر افزایش داد.

مدیریت موفق و مؤثر

مدیریت موفق و مؤثر عبارت است ؛ از کسب اهداف سازمانی یا چیزی بیش از آن . « ویلیام جمیز» با تحقیقی که درباره انگیزش انجام داد ، به این نتیجه رسید که کارکنان ساعتی ، تقریباً با میزان کاری در حدود20الی 30 درصد توانایی یشان می توانستند شغل خود را حفظ کنند و اخراج نشوند؛ این تحقیق همچنین نشان داد که اگر کارکنان، انگیزش بیشتری داشته باشند تفریباً با 80 الی 90 درصد توانای خود، کارمی کنند . مدیری که بتواند حداقل کار مورد قبول را با استفاده از امکانات مدیری مانند : توبیخ ، کسر حقوق و .... فراهم سازد ؛ مدیر موفق نامیده می شود ولی مدیر مؤثر کسی است که بتواند 80الی 90درصد توانای های افراد را به کار گیرد .

چگونه می توان مدیرموفق ومؤثری بود ؟

برای موفق و مؤثر بودن ، توانای های ذاتی و اکتسابی معینی لازم است . مدیر مؤثر نیاز به توانای های فنی ، انسانی ادراکی ، طراحی و حل مسائل دارد . یک مدیر موفق ، نگرش و انگیزه های معینی دارد. پاداش های سازمانی (اضافه حقوق ، ارتقاء و ...) و جو سازمانی بر انگیزه و انگیزش وی اثر دارد . یکی دیگر از موفقیت ، رویدادهای پیش بینی نشده وامدادهای غیبی است ؛ زیرا همیشه توانای های افراد نیست که برای ایشان موفقیت می اورد . بررسی میزان موفقیت و مؤثر بودن هر مدیر بر اساس دیدگاه و معیارهای سازمانی صورت می گیرد .

برنامه ریزی

هنگامی که آدمی در مسیر رشد عقلانی خود به ضرورت برنامه ریزی در زندگی خویش پی برد، آن را در نظام های اجتماعی به عنوان ابزاری در خدمت مدیریت و رهبری ، مورد توجه قرار داد و امروز می بینیم که ساختار وجودی سازمان ها پیچیده گشته اند ، که بدون برنامه ریزی های دقیق نمی توانند به حیات خود تداوم بخشند.

تعریف برنامه ریزی

برای دست یافتن به هدف مورد نظر ، باید قبل از تلاش فیزیکی یا اقدام به انجام کار، تلاش ذهنی یا برنامه ریزی کافی صورت بگیرد.« برنامه ریزی شالودۀ مدیریت را تشکیل می دهد ».

فلسفۀ و ضرورت برنامه ریزی

فلسفۀبرنامه ریزی به عنوان یک نگرش و راه زندگی که متضمن تعهد به عمل بر مبنای اندیشه ، تفکر و عزم راسخ به برنامه ریزی منظم و مداوم می باشد ، بخش انفلاک ناپذیر مدیریت است؛ فرد و سازمان برای رسیدن به اهداف خویش نیاز به برنامه ریزی دارند ، بنابراین ضرورت برنامه ریزی ، برای رسیدن به جز ئیترین اهداف یک واقعیت انکار ناپذیر است . نیاز به برنامه ریزی از این واقعیت نشأت گرفته است .« همۀ نهادها در محیطی متحول فعالیت می کنند».


سازماندهی

انسان ذاتاً کنجکاو است با حواس پنجگانۀ خود به جستجو در دنیای اطرافش پرذاخته تلاش می کند تا مشاهداتش را در قالب های منسجم نظم بخشد . انسان امروزی نه تنها نیمی از روزش را به همکاری در تلاش های گروهی می گذراند بلکه نیم دیگر را به تماشای تلویزیون ، خواندن روزنامه و کتاب یا به مجامع عمومی برای سرگرمی سپری می کنند که همگی حاصل تلاش گروهی انسانها در واحدهای سازمانی است . نظریه پردازان سازمان از حوزه های گوناگون نظیر : مدیریت ، روانشناسی ، جامعه شناسی ، علوم سیاسی، اقتصاد، مردم شناسی، مهندسی ، مدیریت بیمارستانی و ... پدید آمده اند و هر یک چیزی براین موضوع افزوده اند .

تعریف سازماندهی

سازماندهی ، فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد وگروه های کاری و هماهنگی میان آنان ، به منظور کسب اهداف صورت می گیرد .

انواع مختلف سازماندهی

روش های بسیار متفاوتی برای دسته بندی سازمان ها هست ؛ سازمان رسمی و سازمان غیر رسمی
سازمان رسمی وغیر رسمی :سازمان رسمی را مسؤلین به طور قانونی بنیانگذاری و تصویب می کنند و در آن تعداد مشاغل ، حدود وظایف و اختیارات و چگونگی انجام آن مشخص می شود . ساختارهای رسمی در واقع تخیلی هستند زیرا سازمان آن گونه که پیش بینی عمل نمی کند ؛ اما سازمان های غیررسمی بیانگر حالت واقعی است، یعنی چگونگی عمل سازمان را به طور واقعی نشان می دهد . بعد از انکه ساختار رسمی ایجاد می شود ، سازمان غیر به طور طبعیی در چارچوب آن پدیدار میگردد؛ سازمان غیر رسمی حاصل تعامل اجتماعی مداوم است و ساختار رسمی تعدیل ، تحکیم یا گسترش می دهد .

تعریف سازمان رسمی

در سازمان رسمی ، مدیر روابط سازمانی را به طور مکتوب و به کمک نمودار با دقت هر چه بیشتر برای کارکنان تشریح می کند . تغیرات بعدی در صورت لزوم می تواند به طور رسمی یا غیر رسمی انجام شود .

تعریف سازمان غیر رسمی

دراین سازمان ، مدیر روابط سازمانی را به طور شفاهی برای کارکنان توضیح می دهد و این روابط را بر حسب نیاز تغییر می دهد .
برنامه ریزی فرایندی است که به موجب آن شما آینده خود را دائماً می سازید « روجرفریتز»

مدیریت شبکه های کامپیوتری بر پایهSNMP

دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۰۸ ب.ظ

مدیریت شبکه مفهومی است که از ابزارها و تکنیک های مختلف به منظور مدیریت شبکه ها و سیستم ها استفاده می‌کند. مدیریت شبکه شامل پنج عملکرد اصلی است که عبارتند از: مدیریت خطا، مدیریت تنظیمات، مدیریت حسابداری، مدیریت اجرا و مدیریت امنیت.

در شبکه های کامپیوتری که ترکیبی از روترها، سوییچ ها و سرورها هستند، به منظور مدیریت همه ابزارها در شبکه باید کاری انجام شود تا از کارکرد بهینه آنها آگاه شد. اینجاست کهSNMP، پروتکل ساده مدیریت شبکه، می تواند کمک کند.

این پروتکل در سال ۱۹۸۸ معرفی شد تا احتیاجات رشد یافته ای را در یک پروتکل به منظور مدیریت ابزارهایی که بر پایه پروتکل TCP/IP کار می کنند، اعمال کند. هسته اصلی SNMP مجموعه ساده ای از اعمال است که بهAdministrator ها توانایی تغییر در محدوده ابزارهایی که بر پایه این پروتکل کار می کنند را فراهم می‌کند. همچنین امکان اداره کردن، بازبینی و پشتیبانی از شبکه های کامپیوتری دور یا محلی که بر اساس TCP/IP کار می کنند، میسر می شود و در واقع راهی استاندارد به منظور یافتن اطلاعات شبکه ای است.

در مقایسه با SGMP که تنها برای مدیریت روترهای اینترنت ایجاد شد، SNMPبرای مدیریت Unix، Windows، پرینترها و غیره به کار می رود. مانیتور کردن شبکه به منظور درک بهتر چگونگی کارکرد شبکه، از دیگر عملکردهای مدیریت شبکه است. در این پروتکل، دو عنصر ارتباطی به نام های عامل ها و مدیران وجود دارند. عامل ، اطلاعات شبکه ای را برای برنامه مدیر که روی کامپیوتر دیگر در حال اجراست، تولید می کند. مدیر، یک راه انداز سرور است که بعضی از انواع نرم افزارهای سیستمی که وظایف مدیریتی شبکه را بر عهده دارند، اجرا می کنند. مدیران اغلب با عنوان NMS شناخته می شوند. وظیفه یکNMS، سرشماری و دریافت Trap از یک عامل در شبکه می باشد. Trapراهی است که یک عامل از طریق آن وقوع چیزی را به NMS خبر می‌دهد.

پروتکل snmp

مدیران و عامل ها از MIB ها به صورت مشترک استفاده می کنند که همانند یک پایگاه داده است و متشکل از هر نوع اطلاعات آماری از device های مدیریت شده می باشد و این اطلاعات را به صورت ساختار درختی نمایش می دهد. گروهIETF ، پروتکل SNMPرا به عنوان پروتکل استانداردی برای کنترل ترافیک اینترنت معرفی کرده است. همچنین RFC هایی مخصوص پروتکل های موجود در محدوده‌ی پروتکل IP منتشر کرده است. پروتکل SNMP در سه نسخه ارائه شده است که اولین نسخه از آن در RFC1157 معرفی شده است. امنیت در این نسخه از پروتکل، پایین است و با کلمه عبور می توان با آن ارتباط برقرار کرد. در کل سه نوع ارتباط رشته ای در SNMPv1 وجود داردکه عبارتند از:

  • Read-only
  • Write-only
  • Trap

SNMPv2بر پایه ارتباط رشته ای کار می کند که از لحاظ فنی SNMPv2c نامیده می شود و در RFC3416، RFC3417 و RFC3418 معرفی شده است. SNMPv3 آخرین نسخه از SNMP است که مزیت اصلی آن نسبت به نسخ قبلی، در مدیریت شبکه و امنیت است و پشتیبانی هایی به منظور خصوصی کردن ارتباط ها بین موجودیت های مدیریت شده، اضافه می کند. به طور کلی این نسخه از SNMP تحولی از استانداردهای اولیه به استانداردهای نهایی ایجاد کرده است.

RFCهایی که این نسخه را تعریف می کنند، عبارتند از:

RFC3410، RFC3411، RFC3412، RFC3413، RFC3414، RFC3415، RFC3416، RFC3417، RFC3418، RFC2576

با توجه به اینکه SNMPv3 یک استاندارد کامل است، ولی تولیدکنندگان به سختی نسخه جدیدی از یک پروتکل را قبول می کنند و اکثر اعمال تولیدکنندگان SNMP بر طبق SNMPv1 صورت میگیرد. SNMPv1 و SNMPv2 از مفاهیم ارتباط های رشته ای به منظور برقراری اطمینان بین مدیران و عامل ها استفاده می کنند. ارتباط های رشته ای که پیشتر نام برده شد، لزومآ کلمه عبور هستند که هر کدام از آنها فعالیت های مختلفی را کنترل می کنند. در ارتباط رشته ای read-only، همانطور که از نام آن مشخص است، امکان خواندن داده را به شما می‌دهد و هر گونه تغییر یا اصلاح در آن غیر ممکن است. به عنوان مثال شما قادر خواهید بود تعداد بسته هایی که به پورت های روتر شما فرستاده می شود را بخوانید، اما صفر کردن شمارنده را غیر ممکن می سازد. ارتباط رشته ایread-write، امکان خواندن و تغییر مقادیر را می دهد. با این ارتباط شما می توانید شمارنده ها را بخوانید، مقادیر آنها را صفر کنید و همچنین واسط ها را صفر کنید یا کارهایی در جهت تغییر تنظیمات روتر انجام دهیم.

پروتکل snmp

سرانجام ارتباط رشته ای trap امکان دریافت رشته ها از جمله اخطارهای غیر همزمان از عامل را فراهم می کند. بیشتر فروشندگان، تجهیزات خود را با ارتباط رشته ای پیش فرض می فرستند. به طور نمونه از public برای ارتباط رشته ای read-only و private برای ارتباط رشته ای read-write استفاده می شود. تغییر این پیش فرض ها پیش از اینکه دستگاه روی شبکه قرار گیرد، مهم است. زمانیکه یک عامل SNMP را نصب می کنید،‌ مقصد رشته ی آن را تنظیم می کنید. از آن پس هر رشته ای که آن عامل تولید می کند، به این آدرس فرستاده می شود.

برای تفسیر اطلاعاتی که بین مدیر و عامل ردوبدل می شود، اجزا دیگری نیز مورد نیاز است. این اجزا MIB و OID می باشند.

یک MIB در واقع مخزنی شامل تعاریف شاخص ها و مولفه هایی است که عامل پشتیبانی می کند و توسط پرتکل SNMP قابل دریافت و اندازه گیری می باشد. در MIB موضوعاتی که امکان دریافت اطلاعات آنها وجود دارد معرفی می گردد. هر MIB شامل مجموعه ای OID ها می باشد.

در این بخش مثالی از کارکرد SNMP در شبکه را به منظور درک بهتر بیان می کنیم.

تصور کنید شبکه ای از ۱۰۰ نوع ماشین داریم که سیستم عامل های مختلفی روی آن اجرا می شوند. برخی از ماشین ها file server هستند، تعداد کمی print server می باشند. یکی دیگر نرم افزاری اجرا می کند که به شرح معاملات کارت اعتباری رسیدگی می کند و بقیه کارهای پرسنلی انجام می دهند. علاوه بر این چندین سوئیچ و روتر به کارکرد شبکه کمک می کنند. یک مدار T1شرکت را به اینترنت وصل می کند و یک ارتباط خصوصی برای سیستم تایید کارت اعتباری اجرا می شود. اگر file server در ساعات غیر کاری خراب شود، مشکلات زیادی را به دنبال خواهد داشت. اگر مشکل سخت افزاری باشد، به راحتی رفع خواهد شد. اما هزاران دلار از فروش شرکت از دست خواهد رفت. همچنین اگر مدارT1 در اینترنت از کار بیفتد، مقدار زیادی از درآمد حاصل از فروش سایت شرکت را تحت تاثیر قرار می دهد. اینجاست که SNMP می‌تواند به ما حتی در ایام تعطیل کمک کند، بدون اینکه نیاز به نیروی انسانی باشد. این پروتکل امکان چک کردن شبکه را فراهم می کند. به طور مثال زمانیکه افزایش تعداد بسته های بد و ناجور که به یکی از روترها می رود، منجر به از کار افتادن روتر مربوطه شوند، SNMP گزارش می دهد و می توان قبل از، ازکار افتادن روتر مربوطه، نسبت به رفع مشکل اقدام کرد.

نرم افزار های مانیتورینگ به شکل عمده ای از پروتکل SNMP برای دریافت اطلاعات از سایر اجزاء شبکه استفاده می کنند.همچنین بیشتر تجهیزات تولید شده شبکه، از پروتکل SNMP پشتیبانی می کنند. لذا امکان مانیتورینگ و آگاهی از وضعیت عملکرد کلیه تجهیزات شبکه با استفاده از این پروتکل به شکلی یکپارچه وجود خواهد داشت.

کلیات مدیریت شبکه

دوشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۳۴ ب.ظ

همانطور که میدانیم مدیریت شبکه در حمایت از طراحی و نصب ، بهره برداری و نگهداری نقش مهم و بسزایی را دارد و با توجه به این نکات میتواند یک هماهنگ کننده در مسائل مختلف سوئیچ و انتقال چه از نظر ارتباط سیستمهای جدید مانند  SDH  با PDH و ATM                                 با سوئیچهای در حال کار باشد.  ضمنا" با ایجاد یک شبکه کامپیوتری متمرکز بر اساس مفاهیم TMN  می توان مواردی چون حمایت از مدیریت خرابیها و بررسی عملکرد مراکز( FAULT  &  PERFORMANCE ) در جهت رفع کمبودهای موارد زیر را مورد بررسی قرار داد.

 

1)      بدست آوردن یک آمار گرافیکی از ترافیک کانالها و مسیرها به منظور توسعه

2)      بدست آوردن یک آمار از آلارمها ، زمان قطعی کانالها و رفع خرابیها جهت ارزیابی عملکرد پرسنل

3)      رفع کمبود پرسنل کارآزموده در مراکز مخابراتی و تسریع در رفع آلارمهای موجود

4)      امکان استفاده از تستهای اتوماتیک روی کانالها

5)      تهیه’ گزارشات کامل از چگونگی کار کانالها جهت خطوط دور

6)      مدیریت روی شبکه سیگنالینگ شماره 7

7)      چگونگی دریافت و بدست آوردن آمار از اخبار BER جهت تطبیق تجهیزات

8)      دریافت خرابیها در طول شبانه روز و دسته بندی کردن آنها جهت آمار قطعی و خرابی کانالهای موجود

 

و دهها مورد دیگر

 

همچنین میتوان در این بخش محاسبات حق المکالمه (ACCOUNTING) در زمینه جمع آوری اطلاعات مربوط به مکالمات از مراکز و پردازش اطلاعات و در آخر تهیه صورت حسابها را مورد بررسی قرار داد  .

در بخش انتقال میتوان گفت مدیریت شبکه واسطه ای بین شبکه های انتقال PDH و کنترل وضعیت تجهیزات در این سیستم با تجهیزات SDH میباشد.

لذا مدیریت شبکه تمامی کارهای دستی که توسط کارشناسان برروی تجهیزات انجام میشود را میتواند بصورت مکانیزه کنترل نماید و در طراحی و نگهداری یک عامل مهم و ضروری میباشد.

 

دانش لازم برای مدیریت شبکه

جمعه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۲۰ ق.ظ

استفاده از فن آوری های متعدد و درعین حال پویا در طراحی ، پیاده سازی و نگهداری شبکه های کامپیوتری ، افرادی را که علاقه مند به فعالیت در این زمینه خصوصا" مدیریت شبکه های کامپیوتری می باشند دچار نوعی سردرگمی نموده است و همواره برای این طیف از علاقه مندان فعالیت در عرصه فن آوری اطلاعات و ارتباطات  سوالات فراوانی مطرح می گردد :

  • از کجا می بایست شروع کرد؟
  • به چه صورت می بایست ادامه داد ؟
  • دانش لازم برای فعالیت موثر در این عرصه چیست ؟
  • موثرترین مسیر برای حرکت در این راه چیست ؟
  • رمز موفقیت افرادی که این مسیر را در کوتاه ترین زمان طی نموده اند چیست ؟

در پاسخ به سوالات فوق و سایر مواردی که ممکن است برای علاقه مندان فعالیت در این عرصه مطرح گردد ، می بایست به این نکته مهم اشاره گردد که قطعا" می بایست موارد فراوانی را به صورت اصولی و ساختیافته فراگرفت و متناسب با تغییر در فن آوری های استفاده شده در شبکه های کامپیوتری ،‌ فرآیند یادگیری را بدون وقفه ادامه داد . یادگیری در این عرصه همانند بسیاری از زمینه های دیگر فن آوری اطلاعات و ارتباطات ، فرآیندی مستمر و بدون توقف است . افرادی که در این عرصه گام می نهند ، لازم است پیشاپیش شرایط روحی و جسمی مناسبی را در خود ایجاد و تقویت نمایند .
قطعا" در این مطلب نمی توانیم به تمامی سوالات فوق پاسخ دهیم ولی می توان به مواردی اشاره نمود که می بایست به عنوان یک سیاست کلی یادگیری بر روی آنان متمرکز گردید :

  •  مدل مرجع OSI : رفتار عناصر نرم افزاری و سخت افزاری موجود در یک شبکه منطبق بر مدل مرجع OSI است . بنابراین لازم است در ابتدا و قبل از هر چیز با این مدل به خوبی آشنا گردید . شناخت و آگاهی از نحوه عملکرد مدل مرجع OSI یکی از موارد حیاتی در دنیای شبکه های کامپیوتری است . اهمیت این موضوع به حدی است که حتی  در برخی موارد برای مستندسازی یک شبکه کامپیوتری نیز از مدل مرجع OSI کمک گرفته می شود .
     

  • مفاهیم پروتکل TCP/IP : با توجه به نقش غیرقابل انکار پروتکل ها خصوصا" پروتکل TCP/IP در دنیای شبکه های کامپیوتری ، لازم است با این پروتکل به خوبی آشنا گردید . آشنائی با مفاهیمی همچون نحوه آدرس دهی ، نحوه ایجاد یک آدرس (بخش شبکه و بخش مربوط به host و سایر موارد دیگر  ) ، Subnetting  و gateway  از جمله موارد حیاتی در این زمینه می باشد .
     

  • پشته و یا Stacks : در این رابطه لازم است با نحوه پیاده سازی stack بر روی host آشنا گردید . همچنین ، آشنائی با هر یک از عناصر موجود در شبکه ( نظیر کارت شبکه ، درایورهای مربوط به هر یک از دستگاه ها ، سیستم عامل و سایر موارد دیگر ) نیز می بایست در دستور کار قرار گرفته تا اشکال زدائی شبکه با فرآیندی منطقی صورت پذیرد.
     

  • لایه دوم :‌ در این رابطه لازم است با نحوه عملکرد سوئیچ و تفاوت آن با هاب و روتر آشنا گردید . شناخت bridge و تفاوت بین یک collision domain و  یک broadcast domain  و در ادامه آشنائی با VLAN  نیز می بایست در دستور کار قرار گیرد .
     

  • روتینگ : در این رابطه لازم است با یک پروتکل روتینگ آشنا گردید .  پروتکل RIP به دلیل عدم پیچیدگی فراوان ، گزینه ای مناسب برای شروع است . هدف از آشنائی با پروتکل های روتینگ ، ایجاد بستر و زیرساخت مناسب آموزشی برای آشنائی با نحوه عملکرد روتر است  و این که چگونه دستگاه فوق اطلاعات یک شبکه را در اختیار سایر شبکه ها قرار می دهد. بنابراین لازم نیست به صورت خیلی جدی و عمیق درگیر مفاهیم پیچیده روتینگ و الگوریتم های مربوطه شد . 
     

  • سرویس ها : سرویس ها در یک شبکه دارای جایگاهی بسیار مهم می باشند و لازم است با نقش سرویس هائی نظیر DNS ,DHCP و WINS آشنا گردید . بدیهی است نصب ، پیکربندی ایمن ، نگهداری و اشکال زدائی سرویس های فوق می بایست در دستور کار قرار گیرد .
     

  • استفاده مفید از منابع مرجع شبکه ای : در این رابطه لازم است از منابع مرجع شبکه ای به صورت اصولی استفاده نمود ( سایت whatis.com گزینه ای مناسب برای یافتن برخی از سوالات متداول و یا اصطلاحات پایه در خصوص شبکه های کامپیوتری است ) . پاسخ به سوالات و یا تشخیص و رفع اشکالات احتمالی ، می بایست مبتنی بر رویکردهای کاملا" علمی باشد حتی اگر لازم باشد در ابتدا از واژه ارزشمند " نمی دانم " استفاده نمود .
     

  • امنیت :‌ ایمن سازی و ایمن نگهداشتن یک شبکه کامپیوتری یکی از مهمترین وظایف مدیران شبکه در عصر حاضر محسوب می گردد. بنابراین لازم است که اطلاعات خود را در زمینه امنیت خصوصا" نحوه عملکرد فایروال ها و سایر تکنولوژی های امنیتی نظیر VPN افزایش داد . همچنین ، آشنائی با authentication ، authorization و accounting و تفاوت بین هر یک از آنان نیز می بایست در دستور کار قرار گیرد.
     

  • خروجی : آگاهی از آخرین وضعیت پیکربندی و عملکرد یک دستگاه شبکه ای از جمله اقدامات حیاتی یک مدیر شبکه می باشد . بنابراین لازم است با نحوه دریافت اطلاعات در خصوص وضعیت هر یک از دستگاه های شبکه ای آشنا گردید . مثلا" در ارتباط با روتر و سوئیچ می توان از مجموعه دستورات مختلف show به منظور آگاهی از اطلاعات پیکربندی و نحوه عملکرد آنان استفاده نمود .
     

  • آشنائی با نحوه عملکرد برنامه ها و رویه های  درگیر در فرآیند ارتباطی :‌ در این رابطه لازم است از یک  زاویه دیگر و در ابعادی عمیق تر ، حرکت داده ها از یک برنامه به برنامه دیگر بررسی گردد :
    یک برنامه بر اساس چه نوع ساختاری داده مورد نیاز خود را از یک برنامه دریافت می نماید ؟   ( segmented, packetized, framed و یا  routed )
    کامپیوتر چگونه از آدرس MAC یک بسته اطلاعاتی آگاه می گردد ؟  ( ARP )
    نحوه ایجاد یک فریم به چه صورت است ( MTU )
    سوئیچ برای فوروارد کردن یک بسته اطلاعاتی بر روی یکی از پورت های موجود از چه روشی استفاده می نماید ؟  ( FDB
    چگونه روتر یک اینترفیس را انتخاب می نماید ؟ ( جدول روتینگ ) 
    و ...

موارد فوق ، رویکردهای اساسی به منظور شکل گیری یک سیاست آموزشی برای علاقه مندان فعالیت در عرصه شبکه های کامپیوتری به عنوان مدیر شبکه را ترسیم می نماید . مدیرانی که می بایست علاوه بر افزایش مستمر توانمندی خود ،  قادر به مدیریت پویای سایر منابع انسانی شاغل در مراکز شبکه به منظور نگهداری مطلوب یک شبکه کامپیوتری باشند . آموزش مستمر و هدفمند وجه اشتراک تمامی کارکنان شاغل در یک مرکز شبکه ای است، چراکه مدیریت و راهبری مطلوب یک شبکه کامپیوتری بدون توجه به معیارهای علمی ، امری محال و دور از دسترس خواهد بود  که پیامد آن از دست دادن منابع ارزشمند انسانی و غیرانسانی است .

شش دلیل برای کارآمدی ساختار سازمانی شبکه ای

يكشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۴۰ ق.ظ

به صورت کلی می توان دو نوع ساختار مدیریتی را در سازمان ها در نظر گرفت: ساختار سلسله مراتبی و ساختار شبکه ای. آنچه در سازمان ها عموما رایج است ساختار سلسله مراتبی است. این ساختار کارآیی خود را برای حفظ وضعیت موجود نشان داده است. در مقابل مدیریت شبکه ای قرار دارد که یک ساختار مسطح و ابهام پذیر دارد. در ادامه ۶ دلیل برای کارآمدی بهتر ساختار سازمانی شبکه ای نسبت به ساختار سلسله مراتبی ارائه می شود.

۱ توانایی ذهن مدیر محدود است

ساختار سلسله مراتبی ارتباطات شبکه ای بین افراد را از هم می پاشد و تنها ارتباطی از پایین به بالا را باقی می گذارد. آن گاه راه های توزیع نیرو بسته می شود. تصمیمات و تحلیل ها تنها یک مسیر برای انتخاب دارند؛ در حالی که در سیستم نامنظم شبکه ای امکان بهره گیری از پتانسیل سایر نودهای (هر کدام از عناصر تشکیل دهنده شبکه) اطراف وجود دارد.

بزرگ ترین ایراد ساختار سلسله مراتبی این است که مدیر سازمان فشار انبوهی از نیروها را به سمت خود هدایت می کند و از آنجا که توان تصمیم گیری و توان ذهنی اش محدود است، آنگاه ممکن است با یک تصمیم اشتباه کل سازمان را دچار مشکل سازد. این ساختار خصوصا در سیستم های دولتی به وفور مشاهده می شود. در حالی که امکان و اختیار تصمیم از کارمندان اخذ شده است تمامی انتخاب ها به سمت مدیر هدایت می شود و از طرفی به علت توانایی جسمی و ذهنی محدود مدیریتی، پردازش های ذهنی گاهی ضعیف شده و امکان اتخاذ تصمیمات درست کمتر خواهد شد. در واقع ساختار سلسله مراتبی تلاش ذهن محدود انسان برای مدیریت منابع نامحدود است. بر عکس در ساختار شبکه ای با کاهش مدیریت متمرکز امکان بهره برداری از تمام پتانسیل ها وجود خواهد داشت.

۲ متغیر های تصمیم گیری قطعی نیستند

ساختار سلسله مراتبی برای یافتن و اعمال بهترین تصمیمات در سیستم به وجود آمده است؛ اما ساختار شبکه ای در جست وجوی تصمیم های بهینه است. در ساختار شبکه ای نهادهای کوچک تصمیم گیری در تعامل باهم رفتار آینده سیستم را رقم می زنند. در نقد مدیریت متمرکز و در دفاع از مدیریت شبکه ای باید گفت که در هر تصمیم، ما بخش کوچکی از آن هستیم. متغیر های بسیاری در یک تصمیم یا اقدام موثر خواهند بود. بسیاری از این متغیر ها خارج از کنترل ما هستند و لذا انتظار برای محقق شدن آنها گاه به قیمت از دست دادن زمان های ارزشمندی خواهد بود.

۳ چند اشتباه کوچک بهتر از یک اشتباه بزرگ است

ساختار شبکه ای اصولا ساختار نظم پذیری نیست. این امکان هم وجود دارد که تصمیمات اشتباهی هم اتخاذ شود؛ اما آنچه ساختار شبکه ای را حائز اهمیت می سازد پایداری آن و قابلیت انطباق با محیط اطراف است. در ساختار شبکه ای هر نود با چند نود دیگر در ارتباط است. تصمیم درست حاصل تعاملی است که این نود با سایر نودهای اطراف خود انجام می دهد. باید در نظر داشت بی نظمی و اشتباه در ژن شبکه ها وجود دارد و این گریزناپذیر است. در ساختار سلسله مراتبی امکان اشتباهات کوچک کمتر است؛ اما امکان ارتکاب اشتباهات بزرگ و جبران نشدنی بیشتر است. این در ساختار شبکه ای بر عکس است. عارضه اصلی در ساختار سلسله مراتبی این است که در ساختار سلسله مراتبی به مرور و به صورت نامحسوس تمام تصمیمات کوچک و بزرگ و مهم و غیرمهم به سمت گلوگاه های تنگ تصمیم گیری جاری خواهند شد. در این حالت در تقسیم نیروها عدم توازنی پیش خواهد آمد که منجر به انفعال سیستم خواهد شد.

در ساختار شبکه ای هر نود نقشی دارد. نقش هایی مانند تکنسین، محقق، مدیر، تحلیلگر، رهبر، کارشناس و... هیچ نودی بر دیگری ارجحیت ندارد، منتها نود های قوی تر می توانند موج های قوی تری ایجاد کنند. یک نفر تمام تصمیمات را نمی گیرد، بلکه هر فرد(نود) از آزادی عمل نسبی برخوردار است. هر نود در بخشی از تصمیم گیری شرکت می کند و مسوولیت آن را هم به عهده می گیرد.

۴ تثبیت نتایج کوچک بهتر از اخذ نتایج بزرگ است

ساختار شبکه ای به جای نتایج بزرگ در فکر تثبیت نتایج کوچک است .در ساختار شبکه ای مجموعه ای از تصمیمات کوچک یک تصمیم بزرگ را می سازند و حرکت بر اساس چندین تصمیم کوچک و همراستا انجام می شود؛ اما در ساختار سلسله مراتبی حرکت بر اساس یک تصمیم بزرگ انجام می شود.

۵ فرآیندهای موازی برای انعطاف سیستم لازم است

در مدیریت شبکه ای هر راهکاری که امیدی برای حل مساله داشته باشد، مورد توجه است. فعالیت های موازی بیشتر از کارهای سری است. هر اقدام منتظر اقدام قبلی نیست، بلکه سعی بر این است که وابستگی فرآیندها به حداقل برسد. آفت بزرگ در سیستم بوروکراسی اداری که باعث بسیاری از تاخیرها و کارشکنی ها و ناکامی ها در پروژه های محلی خواهد شد، همانا فرآیندهای سری است. استعداد فرآیندهای سری به گونه ای است که فقط در صورت انجام موفقیت آمیز مرحله قبل می توان به مرحله بعدی وارد شد. گاه نقص های کوچک باعث بن بست های بزرگ خواهد شد. چه بسیاری از بزرگ ترین پروژه ها به علت مسائل پیش پا افتاده به توقف کشیده شده اند. فرآیندها در سیستم اداری برای نجات از بن بست بوروکراسی نیاز به یک بازبینی بر اساس اصول مدیریت توزیع یافته(شبکه ای) خواهند داشت. به این معنی که موازی کاری ها افزایش یافته و وابستگی فرآیندها به هم کمتر شود. این امر نیاز به تغییر دیدگاه از سری به موازی دارد که کار آسانی نخواهد بود. نیاز به تمرین و ممارست خواهد داشت و همچنین پذیرش بی نظمی و ابهام در سیستم.

۶ – مغز انسان به عنوان نمونه ای از ساختار شبکه ای

با نگاهی به اطراف خود اعم از ابزارها و تکنولوژی ها گرفته تا اکو سیستم های طبیعت می توان نمونه های مختلفی از ساختار شبکه ای را مشاهده کرد: نمونه هایی مانند مغز انسان و شبکه اینترنت.

مطالعات نشان می دهد که مغز انسان ساختاری شبکه ای متشکل از میلیاردها سلول دارد. این سلول های مغزی در تعامل باهم، اعمال و رفتار و افکار و تصورات انسان را تشکیل می دهند. البته ساختار شبکه ای تصمیم گیری در مغز انسان نیز صد در صد تضمین نمی کند که تصمیمات ما درست بوده باشد. این را می شود از اشتباهات متعدد انسان دید.

عملکردهای پایه ای یک سیستم مدیریت شبکه

سه شنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۵:۴۹ ب.ظ
این مقاله عملکرد هایی را که در بیشتر معماریها و پروتکلهای مدیریت شبکه مشترک است را شرح می دهد. همچنین پنج حوزه مفهومی که بوسیله سازمان جهانی استاندارد سازی (ISO) تعریف شده است را معرفی می نماید .
● مدیریت شبکه چیست ؟
مدیریت شبکه برای افراد مختلف معانی مختلفی می دهد . در بعضی موارد ، مدیریت شبکه شامل یک تک مشاور است که به فعالیت شبکه بوسیله یک تحلیلگر پروکسی قدیمی نظارت می کند . در بقیه موارد مدیریت شبکه شامل یک بانک اطلاعاتی توزیع شده ، نمونه برداری خودکار از دستگاهها شبکه و ایستگاههای کاری گرانقیمت است که نماهای کرافیگی بلادرنگِ ترافیک و تغییرات توپولوژی شبکه را تولید می کند . بطور کلی مدیریت شبکه سرویسی است که ابزارها ، برنامه ها و دستگاههای متنوعی را بکار می گیرد تا به مدیران شبکه درنگهداری و مانیتور کردن شبکه ها کمک کند.
● یک دیدگاه تاریخی
در اوایل سالهای ۱۹۸۰ بسط شگرفی در فضای توسعه شبکه دیده شد . هنگامیکه شرکتها منافع مادی و سودآور خلق شده بوسیله فناوریهای شبکه را درک کردند ، سریعاً شروع به اضافه کردن شبکه ها و توسعه شبکه های موجود همپای تکنولوژیها و تولیدات جدید شبکه که مطرح شده بود ، نمودند .
در اواسط سالهای ۱۹۸۰ ، شرکتهای خاص در حال تجربهٔ افزایش مشکلات گسترش تکنولوژیهای مختلف ( و در بعضی اوقات ناسازگار ) شبکه بودند .
پیوند مسائل و مشکلات با توسعه شبکه ، روز به روز بر مدیریت عملکرد شبکه و طرح ریزی استراتژیک رشد شبکه اثر گذاشت . هر تکنولوژی جدید شبکه به مجموعه کارشناسان خودش نیاز داشت. در اوایل سالهای ۱۹۸۰ بکارگیری پرسنل مورد نیاز فقط برای مدیریت شبکه های بزرگ و ناهمگن یک بحران را برای بسیاری از سازمانها بوجود آورد و نیاز ضروری به مدیریت شبکهٔ خودکار ( شامل آن چیزی که نوعاً برنامه ریزی ظرفیت شبکه خوانده می شود) در بین محیط های گوناگون شکل گرفت .
● معماری مدیریت شبکه
بیشتر معماریهای مدیریت شبکه از ساختار پایه ای و مجموعه روابط یکسان استفاده می کنند .
ایستگاههای نهایی ( دستگاههای مدیریت شده ) از قبیل سیستم های کامپیوتری و دیگر دستگاههای شبکه هنگامی که مشکلی را تشخیص می دهند ، نرم افزاری را راه اندازی می کنند که آنها را قادر می سازد تا هشدارهایی را ارسال کنند .( بعنوان مثال ، هنگامی که یکی از حدود آستانه ای که کاربر تعیین کرده ، از حدود خود متجاوز شود) . بمحض دریافت این هشدارها ، نهادهای مدیریت برای واکنش بوسیله اجرای یک دستور یا مجموعه ای از اعمال ، برنامه ریزی شده اند که شامل موارد زیر است :
۱) اخطار به کاربر
۲) ثبت رویدادها
۳) خاموش کردن سیستم
۴) تلاش خوکار برای تعمیر سیستم
نهادهای مدیریت برای کنترل مقادیر متغیرهای مشخص می توانند از ایستگاههای نهایی ، نمونه برداری کنند. نمونه برداری (polling) می تواند خودکار باشد یا بوسیله کاربر آغاز شود اما عامل ها (Agents) در دستگاههای مدیریت شده به همه نمونه برداری ها واکنش نشان می دهند .
عاملها (Agents) ماژولهای نرم افزاری هستند که ابتدا در جایی که مقیم هستند ، اطلاعات مربوط به دستگاههای مدیریت شده را کامپایل کرده و سپس این اطلاعات را در پایگاه داده مدیریت ذخیره می کنند و در نهایت این اطلاعات را برای نهادهای م دیریت در سیستم های مدیریت شبکه (NMS) توسط پروتکلهای مدیریت شبکه فراهم می کنند .
پروتکلهای مدیریت شبکه مشهور شامل پروتکل مدیریت شبکه ساده (SNMP) و پروتکل اطلاعات مدیریت مشترک (CMIP) می باشند . نمایندگان مدیریت نهادهایی هستند که اطلاعات مدیریت را از طرف نهادهای دیگر فراهم می کنند .
● مدل مدیریت شبکه ISO
ISO کمک بزرگی به استاندارد سازی شبکه نموده است . مدل مدیریت شبکه ISO ابزار اصلی برای فهم کارکردهای عمده سیستم های مدیریت شبکه است . این مدل از ۵ بخش تشکیل شده است که در زیر می آید.
● مدیریت اجرا
هدف « مدیریت اجرا » سنجش و فراهم ساختن جنبه های گوناگون عملکرد شبکه است تا اجرای شبکه گسترده بتواند در سطح قابل قبولی نگهداشته شود .
مثالهایی از متغیرهای اجرایی که می تواند فراهم شود شامل موارد زیر است :
۱) توان عملیاتی شبکه
۲) زمان پاسخ کاربر
۳) میزان استفاده از خط
▪ مدیریت اجرا شامل سه گام اصلی است :
اول ، داده اجرایی در متغیرهای مورد نظر مدیران شبک ه جمع آوری میشود . دوم ، داده جهت تعیین سطوح زمان تحلیل می شود . نهایتاً ، آستانه اجرای مناسب برای هر متغیر مهم تعیین می شود تا تجاوز از این آستانه ها ، باعث توجه به یک مسئله شبکه ای شود .
نهادهای مدیریت ، مداوماً متغیرهای اجرا را مانیتور می کنند . وقتی یک آستانه اجرا از حد خود تجاور نمود ، یک هشدار تولید شده و برای سیستم فرستاده می شود .
هر کدام از این گامها که تشریح شد ، بخشی از پروسه راه اندازی یک سیستم واکنشی است . وقتی اجرا به علت تجاوز یک آستانه تعریف شده توسط کاربر ، غیر قابل قبول می شود ، سیستم با فرستادن یک پیغام ، عکس العمل نشان می دهد . همچنین مدیریت اجرا اجازه شیوه های کنش گر را میدهد .
بعنوان مثال ، شبیه سازی شبکه می تواند برای طرح ریزی چگونگی تاثیر رشد شبکه بر رویاستانداردهای اجرا مورد استفاده قرار گیرد . چنین شبیه سازی می تواند به مدیران برای محتمل بودن مشکلات هشدار دهد تا اعمال خنثی کننده مد نظر قرار گیرد .
● مدیریت پیکر بندی
هدف « مدیریت پیکربندی » نظارت بر اطلاعات پیکربندی شبکه و سیستم است تا بتوان اثرات نسخه های گوناگون عناصر سخت افزاری و نرم افزاری بر روی عملکرد شبکه را مدیریت و پیگیری کرد .
هر دستگاه شبکه شرح اطلاعاتی متنوعی دارد که به آن مربوط می شود . بعنوان مثال ممکن است یک مهندسی ایستگاه کاری بصورت زیر پیکربندی شود .
▪ سیستم عامل واسط اترنت
▪ نرم افزار TCP/IP
▪ نرم افزار Netware
▪ نرم افزار NFS
▪ کنترلگرهای ارتباطی موازی
▪ نرم افزار X.۲۵
▪ نرم افزار SNMP
در سیستم های مدیریت پیکربندی جهت دسترسی راحت ، این اطلاعات را در بانک اطلاعاتی ذخیره می کنند، هنگامی که مشکل رخ میدهد این بانک اطلاعاتی می تواند بعنوان راهنما مورد جستجو قرار گیرد که ممکن است به حل مسئله کمک کند .
● مدیریت حسابگری
هدف « مدیریت حسابگری » اندازه گیری پارامترهای استفاده از شبکه است تا بتوان عملکردهای فردی یا گروهی را در شبکه بطور مناسب تنظیم کرد . چنین تنظیمی مشکلات شبکه را حداقل می سازد (زیرا منابع شبکه می توانند بر مبنای ظرفیت منابع تخصیص داده شوند ) و توازن را در دسترسی شبکه در بین همه کاربران حداکثر می کند .
در مدیریت اجرا ، نخستین گام بسوی مدیریت حساب مناسب ، اندازه گیری میزان استفاده یا کارکرد همه منابع مهم شبکه است .
تحلیل نتایج ، بینش نسبت به الگوهای مصرف کنونی و سهم مصرف که در یک نقطه می تواند کار گذاشته شود را فراهم می کند . البته بعضی اصلاحات برای رسیدن به دسترسی بهینه نیاز خواهد شد . از این نقطه ، اندازه گیری مداوم مصرف منابع می تواند اطلاعات حسابها را نتیجه دهد که بعنوان اطلاعی برای تعیین کارکرد مداوم و بهینهٔ منبع مورد استفاده قرار می گیرد.
● مدیریت خطا
هدف « مدیریت خطا » تشخیص گزارش دهی ، اعلام به کاربر و (تا حد امکان ) رفع مشکلات شبکه برای حفظ اجرای موثر شبکه است . چون خطاها می توانند موجب از کارافتادن یا افت غیر قابل قبول شبکه شوند ، مدیریت خطا بیش از همه بطور وسیع در عناصر مدیریت شبکه ایزو (ISO) پیاده سازی شده است.
مدیریت خطا ابتدا شامل تعیین نشانه ها و اثرات مشکل و سپس جدا کردن آن می باشد ، سپس مشکل حل شده و راه حل برای تمامی زیر سیستم های مهم آزمایش می شود ، نهایتاً تشخیص و تحلیل مشکل ثبت می شود.
● مدیریت امنیت
هدف « مدیریت امنیت » کنترل دستیابی به منابع شبکه بر طبق راهنماهای محلی است تا در شبکه (بطور عمدی یا غیر عمدی ) خرابکاری صورت نگیرد و اطلاعات حساس بدون داشتن مجوز مناسب مورد دسترسی قرار نگیرد . بعنوان مثال یک زیر سیستم امنیت می تواند به دسترسی کاربران به یک منبع شبکه نظارت کند یا دسترسی شخص با کد نامناسب را نپذیرد.
زیر سیستم های امنیت با بخش بندی منابع شبکه به ناحیه های مجاز و غیر مجاز کار می کنند . برای بعضی از کاربران ، دسترسی به هر منبع شبکه ای بیمورد است چون بیشتر چنین کاربرانی معمولاً خارج از شرکت هستند . برای بقیه کاربران شبکه ( کاربران داخلی )، دستیابی به اطلاعات تولید شده بوسیلهٔ یک دپارتمان خاص مناسب نیست. بعنوان مثال دستیابی به فایلهای منابع انسانی برای اکثر کاربران خارج از دپارتمان منابع انسانی، مناسب نیست.
زیر سیستم های امنیت چندین عمل را انجام می دهند. این زیرسیستم ها منابع حساس شبکه ( از قبیل سیستم ، فایل و دیگر موجودیت ها ) را شناسایی نموده و نگاشت بین منابع حساس شبکه و تنظیمات کاربری را تعیین می کنند همچنین نقاط دسترسی به منابع حساس شبکه را مانیتور کرده و دسترسی نامناسب به منابع حساس شبکه را گزارش می دهند.